الیناالینا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

دختر نازمون الینا

ماهگرد 4 سال و یک ماهگی

  عشقم ماهگردت مبارک روزها می گذرند، با چشم بر هم زدنی... عزیزدل من؛ به یاد 4 سال و 1  ماه پیش می نویسم... به یاد تک تک دقایق و ثانیه ها و لحظه هایش... که عزیزترین لحظه هایم بودند، بی شک ناب ترینشان... لحظه های مادر بودن! که جز مادر باشی،نمی توانی درکشان کنی! لحظه ی دنیا آمدنت،اولین شیر خوردنت... دست بالا آوردنت،چیز در دست نگه داشتنت! اولین خنده های ارادی ات... نشستنت،دندان درآوردنت،راه رفتنت... لحظه های نفس کشیدنت کنار من،درست دهان به دهان من؛ آنجا که نفسم را باتو هماهنگ می کردم که بازدم تو دم من باشد... لحظه های پر شور دویدنت! ...
18 اسفند 1393

دخترم ....

 برای ت آرزو دارم که نور نازک قلب ت ٬ به تاریکی نیامیزد. که چشمان ت ٬به زیبایی ببیند زندگی ها را. چو باران٬آبی و زیبا بباری٬شادمانه روی گرد غم به دور از دل گرفتن ها. برای ت آرزو دارم به تنهایی نیالاید خدا٬ این قلب پاک ت را و همواره به دستان ت بیاویزد چراغ راه خوشبختی بدانی آنچه را اینک نمیدانی. برای ت آرزو دارم سعادت را٬طراوت را٬ بهشت و بهترین بهترین ها را. عزیز روز های من خدا را می دهم سو گند که در قلبم برای تو خدارا آرزو دارم   ...
15 اسفند 1393

یکم خسته ام

  سلام نازگلم هرچه به روزهای آخرسال نزدیک میشیم من خسته تر میشم انگاری کارها تمومی نداره و همه جور کاری یکجا میاد سراغم ههههه امروز تمیزکار اومد و از صبح زود تا عصر یکسر در حال بشور بساب بودیم تا خونه تمیز بشه اما نمیدونم چند روز دوام میاره با دختر شیطونی که من دارم . یه روز دیگه بیشتر کار نداریم انشالله تا اخر هفته دیگه همه چیز مرتبه .     ...
12 اسفند 1393

هفته ایی که گذشت

هوای هر نفسم الینای من؛ نمی دانی چقدر می پرستم آن لحظه هایی را که تو در آنی. نمی دانی چقدر عاشقانه می پرستم، تویی را که برایم جانی! نمی دانی چقدر دوستت دارم! نمی دانی تا کجا، کِی... نمــــی دانی! دوست ت دارم، تا آنسوی ابدیت...   الینا خانوم در کنار دختر دایی اش الناز . فرناز خانوم ...
2 اسفند 1393

والنتاین مبارک

  سلام دختر کوچولوی مامان ... تو برای من همه چیزی! تو دختر مادری همان که آرزویت داشتم...   راستي ميدوني امروز چه روزيه ؟ 14 فوريه يعني روز والنتاين  امروز رو به اسم روز عشاق نام گذاري كردن يعني روزي كه به هر كي دوستش داري عشق بورزي و محبتت را با يه هديه كوچيك يا يه بوسه تقديمش كني ،البته ماماني من زياد تو اين خطا نيستم به بابايي گفتم تو همين كه روز زن و تولدم و سالگرد عقد و سالگرد عروسيمون و عيد نوروز رو برام هديه بخري كافيه من زياد ازت توقع ندارم به خدا !!!! خلاصه بابايي هم چشماش گرد شده بود و ميخنديد ...
25 بهمن 1393

دختر هیجان زده من

بعد از تشخیص دکتر دایی مهدی منو الینا رو برد سر زمین دوستش که پر از کاهو بود. زمینی سر سبز پر از کاهوهای خوشمزه .الینا هم صبر نداشت که بپره وسط کاهوها   مامان دورت بگرده با دستای ناز و کوچولوت   الینا خانووووم هجان زده شده از خوشحالی و بزور هم که شده کاهو رو از تو خاک بیرون اورد و میگفت ببین مامان دستم خوب شده ...
22 بهمن 1393

یه روز سخت وتشخیص دکتر

سلام کوچولوی نازم الینا جونم الان که دارم برات مینویسم ساعت11شب خونه آقا جون هستیم وشما لالا کردی . دیروز روز خیلی سختی بود همش گریه میکردی ایراد میگرفتی آخه نمیدونم یهویی دستت چی شد موقع بازی کردن .البته ناگفته نمونه که قبلا هم دست درد داشتی . اصلا نمیذاشتی کسی به بهت دست دست بزنه هر کاری میکردم باز فایده نداشت تا شب متوجه شدم که دستت ورم کرده سریع بردمت دکتر با دایی مهدی . دکتر واست عکس نوشت واااااااااااااااای چه به روزم اوردی تو بیمارستان بخاطر اینکه یه عکس از دستای کوچولوت بگیرن تمام بیمارستان و رو سرت گذاشتی از ترس . تااینکه با کلی دردسر از دستت عکس گرفتن و گفت دو جای دستت ضرب دیده .وای اون لحظه داشتم دیونه میشدم ا...
21 بهمن 1393

تولد چهار سالگی الینا با تم کیتی

  پرنسس کوچولوی مامان چهار ساله شدنت مباااااارک  4 سال از لحظه ی ورود فرشته ی کوچکمان میگذرد و من هنوز در جواب این معما مانده ام که کی و کجا کار خوبی انجام داده بودم که خدای مهربان من را مستحق داشتن چنین هدیه ای دانست.و از خودش میخواهم که بتوانم امانتدار خوب و مادری شایسته باشم.درست بخاطر دارم اولین لحظه ای که فرشته ام را در اغوش گرفتم.از شدت خوشحالی فقط اشک میریختم.عظمت خدا را با تمام وجود درک کردم.حس وصف ناپذیری است که امیدوارم همه ی کسانی که آرزوی مادر شدن را دارند روزی تجربه کنند الینا جونم  دختر مهربونم یک سال دیگه گذشت و تو  کلی واسه خودت خانم شدی این   سال پر بود ا...
18 بهمن 1393